۲۴ مهر ۹۴ ، ۲۲:۴۳
بر گوش جانم میرسد آوای زنگ قافله این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
صدای دسته ی زنجیرزن، غمی در من
و شعله می کشد اکنون جهنمی در من
شب است و از همه سو خیمه می زند اندوه
که تا بنا شود از نو محرّمی در من
۹۴/۰۷/۲۴
صدای دسته ی زنجیرزن، غمی در من
و شعله می کشد اکنون جهنمی در من
شب است و از همه سو خیمه می زند اندوه
که تا بنا شود از نو محرّمی در من