این دین است که شما آخوندها برای ما آوردهاید؟
یک بار یک کسی به من گفت: آقای قرائتی! این دین است که شما آخوندها برای ما آوردهاید؟
ببین! مفاتیح نوشته است، دعای ساعت اول روز. دعای ساعت دوم روز. دعای ساعت سوم. چهارم. پنجم.
این چه دینی است؟ یعنی دائم بنشین و دعا بخوانید. این دین است؟ مردم کرهی ماه رفتند، مردم تکنولوژی و پیشرفتهایشان کجا رفته است، شما میگویی دعای ساعت اول.
گفتم: آخر تو بد میفهمی. این که میگوید: دعای ساعت اول، دوم، سوم، چهارم... نه اینکه صبح تا شب بنشین و دعا بخوان، یعنی هر وقت وقت کردی، دعایش هست. مثل اینکه نوشته است، تهران – مشهد، ساعت شش. تهران – مشهد، ساعت هفت. این معنایش این نیست که برو تهران بیا مشهد. یعنی هر ساعتی خواستی بروی ماشین هست. اگر گفتند: داروخانه شبانهروزی، معنایش این نیست که شبانهروز دارو بخر. یعنی هر وقت دارو خواستی این داروخانه باز است. شما الان هر ساعتی بخواهید با قرآن آشنا شوید، این صدا و سیما است، ماه رمضان هم هست. ماشینهایی هم که هوا گرفته است، در سرازیری هل میدهند روشن میشود. الان قرآن هوا گرفته است. یعنی ما هوا گرفتهایم. هوا گرفتهایم، قفل شدهایم. ماه رمضان، چراغتان را روشن کنید.