احسن القول

مذهبی و اجتماعی

احسن القول

مذهبی و اجتماعی

آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن ضریح امامان (ع) و این قبیل احترام نهادن‎ها را تشنیع می‎کرد. وقتی سخن او را به مرحوم علامه در حرم رضوی (ع) عرض کردند، ایشان فرمود: «اگر منع مردم نبود، من از دم مسجد گوهرشاد تا ضریح، زمین را می‎بوسیدم.»
و روزی در صحن حرم امام رضا (ع) شخصی به علامه [که اصلاً اذن نمی‎داد کسی دست ایشان را ببوسد] عرض کرد:«از راه دور آمده‎ام و می‎خواهم دست شما را ببوسم.» علامه فرمود: «زمین صحن را ببوس که از سر من هم بهتر است!»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۰۹:۳۰
محمد مصباح

Image result for ‫عکس نوشته های رهبری دربتره ازدواج‬‎

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۵ ، ۰۹:۴۰
محمد مصباح

عکس و نوشته ، بهجت   عکس و نوشته:سخنی از آیت الله بهجت درباره مرگ  bahjat3245

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۵ ، ۰۹:۲۹
محمد مصباح

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۵ ، ۰۹:۱۷
محمد مصباح

بزرگی تعریف می کرد:

راننده ماشین سنگین سریع از ماشین پیاده و وارد مسجد شد. خیلی سریع وضویی ساخت و مشغول نماز شد و سریع آن را به پایان برد. عارف که هر روز به آن مسجد می آمد، این صحنه را که دید به آن راننده گفت: بهتر است با دقت بیشتری وضو بگیری و نماز بخوانی.

راننده جواب داد: حاج آقا من فقط اومدم به خدا بگم که : آ خدا من یاغی نیستم. همین.

این را گفت و رفت ولی از آن پس آن عارف همیشه قبل از ورود به مسجد سر بر در مسجد می گذاشت و می گفت: خدایا اومدم بگم یاغی نیستم.

علی علی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۵ ، ۰۹:۱۱
محمد مصباح

نکته های صلوات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۵ ، ۰۸:۵۴
محمد مصباح

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۲۱:۴۴
محمد مصباح

عطر عشق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۲۱:۲۳
محمد مصباح

قبل از انقلاب آیت الله العظمی مکارم به ما فرمود: تعطیلات حوزه زیاد است. بیایید خودمان یک مقدار از تعطیلات کم کنیم و یک کاری کنیم. ده طلبه زیر نظر ایشان بود. چهارشنبه غروب بعد از نماز مغرب دیگر حوزه تعطیل است. یک ساعت و نیم چهارشنبه شب و یک ساعت  و نیم پنج شنبه صبح حوزه تعطیل است. دو تا یک ساعت و نیم در هفته سه ساعت است. می‌دانید نتیجه هفته‌ای سه ساعت چه شد؟ تفسیر نمونه شد که 27 جلد است و حدود صد بار با کم و زیادش چاپ شده است. به چند زبان دنیا ترجمه شده است. این نتیجه استفاده از تعطیلات است. 

چه اشکالی دارد یک بچه دبیرستانی و راهنمایی پیش کسی برود که شناخته شده است. عمو و دایی، پدر نجار است، پسر لیسانس است، چکش دست نمی‌گیرد. لیسانس است مزرعه و آب و باغ را نمی‌رسد. می‌گوید: من لیسانس هستم. بیل دست نمی‌گیرم. خوب پس حضرت علی بی‌خود بیل دست گرفت؟ چه اشکالی دارد آدم با سواد ترین مردم کره زمین باشد و بعد از پیغمبر بیل دست بگیرد؟ این که کار زشتی است چه کسی گفته است؟...

حاج آقا قرائتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۵ ، ۲۱:۰۹
محمد مصباح

دکتر شریعتی می گوید:

در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم.

اول: حسین (ع)

حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.تا آخر می‌‌ایستد.

خودش و فرزندانش کشته می‌شوند.هزینه انتخابش را می‌‌دهد

 و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد.از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌


دوم: یزید

 همه را تسلیم می‌خواهد.مخالف را تحمل نمی‌‌کند.

سرِ حرفش می‌‌ایستد.نوه‌ پیغمبر را سر می‌‌ٔبرد.بی‌ آبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد


سوم: عمرِ سعد

 به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.

هم خدا را می‌خواهد هم خرما،

 هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت.

هم می‌خواهد حسین (ع)را راضی‌ کند هم یزید را.

هم اماراتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را.

نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی.

هم آب می‌خواهد هم آبرو.

دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است

 که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد.

نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی.

ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،

 نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را

 اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!

من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...





۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۵ ، ۱۵:۰۷
محمد مصباح

Image result for ‫دیالوگ مختار‬‎

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۷:۱۷
محمد مصباح

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۵ ، ۱۶:۱۴
محمد مصباح


روضه برای مؤمن، آیه از سوره بروج است. «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ‏» (بروج/1) یک زمانی گودی کندند، در گودی را پر از هیزم کردند. هیزم‌ها را روشن کردند. هرکسی مؤمن بود او را در این گودی می‌انداختند و می‌نشستند سوختن این را می‌دیدند. آیه نازل شد. «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» (بروج/4) اخدود به معنی گودی است. مرگ بر اصحاب اخدود. برای اینکه اینها مؤمنین را زنده زنده می‌سوزاندند. پس خداوند هم برای مؤمن مظلوم روضه خوانده است. هم برای کافر مظلوم، تا چه رسد به حضرت رقیه و حضرت زینب و امام حسین. این عزاداری ما ریشه دارد. 

«وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ، بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت‏» (تکویر/8 و9) موؤده یعنی دختر زنده به گور شده. سؤال می‌شود: این دختر چه گناهی کرده بود که زنده در گورش کردی؟ دختر مشرک است. پدرش هم مشرک است. اما مظلوم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۵ ، ۱۷:۲۷
محمد مصباح

Image result for ‫محرم بهجت‬‎

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۵ ، ۱۶:۰۷
محمد مصباح

به گل آب بدهی گلاب می دهد. یعنی همان چیز، بهترش را به شما برمی گرداند. خدا دوست دارد مثل گل باشیم، یعنی هر کس به ما محبتی کرد با محبت بیشتر پاسخ بدهیم.

هنگامی که شما را احترام کردند شما زیباتر احترام کنید.

حجه الاسلام رنجبر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۵ ، ۰۸:۲۲
محمد مصباح

رزمنده ۱۴ ساله ای را به اسارت گرفته بودند. فرمانده‌ی عراقی وقتی او را دید و متوجه سنش شد، پرسید مگر سن سربازی ۱۸ سال نیست؟ خمینی سن سربازی را پایین آورده؟

رزمنده در جواب عراقی گفت نه، سن سربازی همان ۱۸ سال است، خمینی سن عشق را پایین آورده.

خاطره از: سیدناصر حسینی‌پور، جانباز دفاع مقدس و نویسنده کتاب "پایی که جا ماند"


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۵:۴۱
محمد مصباح

 در آبادان یک گاراژ اوراق فروشی داشت؛ اسمش دریاقلی (سورانی) بود؛ وقتی عراقی‌ها حمله کردند این شیرمرد زودتر از پیشروی عراقی‌ها با خبر شد.


این رزمنده به محض دیدن نیروهای بعثی با دوچرخه قراضه‌اش هشت کیلومتر را رکاب زد تا به نیروهای خودی رسید و به بچه‌های سپاه آبادان اطلاع داد که وضعیت این طوری است و آن‌ها هم رفتند و پیشروی عراقی‌ها را سد کردند.


دریاقلی بعدها به همراه فرزندش در جنگ به شهادت رسید روحش شاد.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۵:۳۴
محمد مصباح

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۰۸:۱۶
محمد مصباح

یکی از فقهای شورای نگهبان آیت الله رضوانی(ره) می‌گفت: درس را نزد آیت الله فکور یزدی شروع کردیم. 

می‌گفت: به او گفتم: آقا بیا به من درس بده. آمد چند روز درس داد و دیگر نیامد. در خانه‌اش رفتیم و گفتیم: آقا، چرا نمی‌آیید؟ گفت: برو من می‌آیم! 

گفتیم: چرا این دو سه روزه نیامدی؟ گفت: راستش شما که آمدی گفتی: بیا به ما درس بده، من آمدم دو سه روز درس دادم و گفتم: شاید شما درس مرا نپسندی. منتهی چون آمدید از من دعوت کردید در رودروایسی گیر کردید. گفتم: دو سه روز نمی‌روم، اگر اینها از درس من خوششان آمده باشد، در خانه می‌آیند و می‌گویند: بیا! آنوقت دیگر می‌روم. اگر بدش آمده باشد من با عمر شما بازی نکنم.

حاج آقا قرائتی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۱:۲۶
محمد مصباح
کتک مبارکی که قرائتی را طلبه کرد/خاطره قرائتی از معلم بداخلاق

کنار خانه ما باغى بود؛ به پدرم گفتم: این همه درخت، یکى میوه نمى ‏دهد!. گفت: این همه آدم در این خانه زندگى مى ‏کنند، یکى نماز شب نمى‏ خواند!.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۵ ، ۰۸:۱۱
محمد مصباح