خاطرات ناشنیده!!
احترام به پدر و مادر
مجتبی مطهری، فرزند شهید مرتضی مطهری می گوید:
«خاطرم می آید که زمانی پدرم فرمود: گه گاه که به اسرار وجودی خود و کارهایم می اندیشم، احساس می کنم که از مسائلی که سبب خیر و برکت در زندگی ام شده و همواره عنایت و لطف الهی را شامل حال من کرده است، احترام و نیکی فراوان بوده است که به پدر و مادر خود کرده ام، به ویژه در دوران پیری و هنگام بیماری، که افزون بر توجه معنوی و عاطفی، تا آن جا که توانایی ام اجازه می داد، از نظر هزینه و مخارج زندگی به آنان کمک و مساعدت کرده ام.
همچنین به یاد دارم که مادرم می گفت: مادر آقای حاج شیخ مرتضی مطهری، میان عروس هایش، به من لطف و عنایتی ویژه داشت و این لطف، به خاطر علاقه خاصی بود که به فرزند دل بندش شیخ مرتضی داشت. اما این علاقه و محبت مادر و فرزند، دو طرفه بود. در آغاز جوانی، روزی گله کوچکی از مادر ایشان کردم و ایشان به شدت ناراحت شدند. من از آن جا به میزان علاقه و احترام خاص استاد به مادرشان پی بردم و دیگر هرگز در این باره سخن نگفتم.
استاد شهید، در برابر پدر بزرگوار خویش نیز تواضع و احترام خاصی داشتند و خلاصه آنکه، در موقع روبه رو شدن با پدر و مادر، دست آنان را می بوسید.
ایشان می گفتند: انسان نباید هیچ گاه از سخن پدر و مادرش ناراحت و دل گیر بشود. والدین، همیشه خیر و سعادت فرزند را می خواهند».