۰۳ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۲۲
گریه ات را برای امام نبر!
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: سید پیری بود اهل ابهر و اهل منبر و عبادت. لقب خوبی هم داشت، «وجیه الله». او قصد رفتن به مشهد را داشت. به تهران آمد که با هم برویم. به ایشان گفتم: شما برو، من چند روز دیگر میآیم. من تا بروم مدتی طول کشید و روزهای آخر صفر شد. در مشهد در صحن نو ایشان را دیدم. تا مرا دید اشکش جاری شد. گفتم: حتماً این چند روز دائم گریه میکردی؟ گفت: گریه نکنم چه کنم. گفتم: اگر حضرت رضا(ع) بفرمایند: آقا وجیه، شما سالی چند روز اینجا میآیی، فقط گریههایت را پیش ما میآوری، خندههایت را کجا میبری، چه جواب میدهی؟ یک باره همان جا داخل صحن خندهاش گرفت و هرچه سعی میکرد جلوی خندهاش را بگیرد، نمیتوانست.
۹۵/۰۶/۰۳